چند روز پیش برنامه رادیوئی رو گوش میدادم که موضوع برنامه در مورد کالاهای ایرانی بود و مجری برنامه سوالی در مورد تبلیغات کالاهای ایرانی مطرح کرده بود، شنوندگان برنامه دیدگاه های مختلفی را از طریق پیامک به برنامه ارسال می کردند و مجری برنامه آنها را می خواند. در بین پیام های دریافتی نظری که بیش از همه تکرار می شد این بود که “جنس خوب نیاز به تبلیغات ندارد” و مجری هم این نظر را تایید می کرد.
من به این موضوع فکر می کردم که واقعا چرا مردم فکر می کنند که جنس خوب نیاز به تبلیغات ندارد؟ چه چیزی باعث شده است که این نوع طرز فکر در ذهن مردم شکل بگیرد؟
مایکل آرسالامون در کتاب بازاریابی خود می نویسد بیشتر مشتریان یک رابطه عشق – نفرت با تبلغات دارند و در یک بررسی انجام شده بیش از نیمی از پاسخ دهندگان گفته اند که “از خرید محصولاتی که با آگهی و بازاریابی بر خرید اصرار می کنند، اجتناب می کنند”.
این تنفر از تبلیغات با گسترش پیامک های تبلیغاتی نیز بیشتر شده و صنعت تبلیغات رفته رفته جایگاه ذهنی منفی ای در ذهن مردم پیدا کرده است.
با در ذهن داشتن همه این ها می خواهم شما به عنوان دنبال کنندگان حرفه ای مسائل تخصصی بازاریابی به دو سوال پاسخ دهید
1) چه چیزی باعث این شده است که بیشتر مردم در این عقیده باشند که : جنس خوب نیاز به تبلیغ ندارد؟
2) با پذیرفتن این حقیقت که تبلیغات جایگاه چندان مثبتی در ذهن مردم ندارد، چگونه باید رفتار کنیم تا مخاطب آزرده نشود و تبلیغاتی منجر به فروش داشته باشیم؟